یاعلی مدد م کن /یاشاسین قوشاچای
طعم سیب میدهد لب هایش و من گناهکارترین حوّای زمینم بهشت همینجاست ، در آغوش تو با لب های ممنوعه ات . . . . . . در انتظار تو کاسه ی صبر که هیچ صبر کاسه هم لبریز شد . . . ! دوستت دارم . . . هر چه گویم عشق را شرح و بیان / چون به عشق آیم خجل مانم از آن گرچه تفسیر زبان روشنگر است / لیک عشق بی زبان زان خوشتر است . . . . . . عشق ،یعنی که تکان خورده و سرپا بشویم زورکی هم که شده در دل هم جا بشویم آنقَدَر صبر که شاید علفی سبز شود پای هم پیر شویم و متوفّی بشویم ! . . . کتاب آغوشت سوره ی لب هایت آیه ی بوسه هایت آنچنان پای بندم به این کیش که هزار شیطان نمی توانند لحظه ای ذره ای ایمانم را سست کنند . . . . . . من دهقان فداکاری شده ام ، که تمام وجودش را به آتش کشیده روبرویت و تو قطاری که چشم دیدن مرا ندارد . . . . . . زندگی شطرنج دنیا و دل است / قصه پررنج صدها مشکل است شاه دل کیش هوسها میشود / پای اسب آرزوها در گل است فیل بخت ما عجب کج میرود / در سر ما بس خیالی باطل است ما نسنجیده پی سرباز او / غافل اینکه او حریفی قابل است مهره های عمر من نیمش برفت / مهره های او تمامش کامل است
:قالبساز: :بهاربیست: |